آناتومی خواب


عملکرد خواب و بیداری تنها به بخش و ناحیه خاصی از مغز مربوط نیست و به فعالیت کل مغز بستگی دارد. فعالیت عصبی در سیستم فعال­کننده رتیکولار (RAS) صعودی اطراف بطن سوم و ساقه مغز مسئوول حفظ هوشیاری و بیداری است.

خواب پدیده‌ای فعال، پیچیده و مرکب از حالات مختلف فیزیولوژیک (اما با هماهنگی بالا) است و به صورت دوره­ای (سیرکادین) عمل می‌کند. خواب ناشی از فعالیت بخش­های متعددی از سیستم عصبی مرکزی است و فقط به معنای کاهش فعالیت­های مغز نیست. این بخش در مورد قسمت­های آناتومیک متفاوتی از سیستم عصبی مرکزی است که بر روی سیکل خواب ـ بیداری اثر می‌گذارند. بسیاری از اطلاعات بدست آمده در این خصوص، حاصل مطالعات تجربی بر روی حیوانات است. قسمتی از اطلاعات نیز حاصل مشاهده علایم و نشانه­های افرادی است که از بیماری یا اختلال عملکرد این قسمت­های مغز رنج می­برده­اند.

قشر مغز (کورتکس)

  رفتارهای خواب و بیداری الزاماً به حضور کورتکس نیاز ندارند. این یافته در مطالعات حیوانی و همچنین نوزادان متولد شده با هولوپروزنسفالی و آننسفالی ثابت شده است. کورتکس به وسیله تحریک سیستم فعال­کننده رتیکولار، در تنظیم و نگه‌داری حالت بیداری دخیل است و این‌ عمل باعث پاسخ­های بیداری عمومی می‌شود

   برخی شواهد نشان می‌دهند عدم هماهنگی عملکرد در حلقه «کورتکس ـ سیستم فعال­کننده رتیکولار ـ کورتکس»، ممکن است سبب فعالیت بیش از حد و بی­قراری حرکتی در کودکان مبتلا به مشکلات توجه و بیش­فعالی یا خواب آلودگی بیش از حد روزانه باشد. شواهدی از افزایش خواب آلودگی در گروهی از کودکان که کاهش توجه، بیش­فعالی، بی­قراری، مشکلات رفتاری و افت تحصیلی دارند، موجود است. فشار ناشی از خواب آلودگی بیش از حد، ممکن است تأثیر داروهای محرک در کاهش فعالیت و بی‌قراری حرکتی و بهبود بخشیدن به دامنه توجه در کودکان بیش­فعال مبتلا به مشکلات توجهی را توجیه کند. با کاهش خواب آلودگی، کاهش حملات چرت و تحریک کورتکس، حلقه «کورتکس ـ سیستم فعال­کننده رتیکولار ـ کورتکس» شکسته می‌شود و علایم بهبود می‌یابد. شکل­های 2 و 3 نمای شماتیکی از مکانیسم­های درگیر در خواب REM  و خواب با امواج آهسته را نشان می‌دهند.

    حالات رفتاری شروع خواب ممکن است تحت کنترل فعالیت­های کورتکس باشند. عادات مرتبط با شروع خواب، موقعیت عادتی و آرامش بخشی را ایجاد می‌کنند که اجازه می‌دهند عملکرد مکانیسم­های فیزیولوژیک شروع خواب، شکل گیرد.

  نداشتن عادات شروع خواب مناسب در کودکان کم­سن‌وسال موجب بروز مشکلات جدی در شروع و حفظ خواب می‌شود. اگر چه سیکل خواب- بیداری حتی در فقدان کورتکس حفظ می‌شود، اما شواهد نشان می‌دهند اختلال عملکرد خواب و بیداری در بیماران مبتلا به درگیری منتشر کورتیکال وجود دارد. ساختار خواب ممکن است به شدت تخریب شود و به هم ریزد، اما امواج مشخصه هر مرحله از خواب (امواج دوکی یا کمپلکس K) در هر صورت قابل رؤیت هستند.

مخچه

مخچه مسؤول کنترل عضلات اسکلتی، وضعیت بدن و حرکات است. در طول خواب، فعالیت مخچه و بازتاب آن در تعدیل وضعیت و حرکات بدن، حرکات عضلات تنفسی‌کمکی، حرکات عضلات خارج چشمی و تغییر تون عضلات دخیل است. مخچه در ایجاد بخشی ازآتونی عضلات در طول خواب سهیم است، اما به نظر می‌رسد به تنهایی نقش ناچیزی در برقراری سیکل خواب- بیداری دارد. ممکن است ورمیس مخچه در ایجاد (یا مهار) امواج دوکی شکل خواب دخیل باشد، زیرا ضایعات این ناحیه باعث تولید دوک­های متعدد خواب می‌شود.

عقده­های قاعده­ای

به نظر می­رسد نقش عقده­های قاعده‌ای در سیکل خواب- بیداری، محیطی و حاشیه‌ای باشد. نورون­های دوپامینرژیک ماده سیاه، هزاران پایانه عصبی در جسم مخطط را عصب­دهی می‌کنند. این اتفاق باعث ایجاد تغییرات کوچکی در فعالیت نورون­ها در هنگام بیداری و در طول مراحل مختلف خواب (شامل خواب REM) می‌شود.

تالاموس

در مطالعات حیوانی، تحریک هسته ­های خط وسط تالاموس با فرکانس پایین به ایجاد رفتارهای پیش از خواب و به دنبال آن خواب منجر می‌شود. تحریک هسته­های قدامی تالاموس نیز نتایج مشابهی را در پی دارد. البته این مسأله در انسان به اثبات نرسیده است. به نظر نمی­رسد تالاموس برای خواب انسان ضروری باشد، اما برای ایجاد امواج دوکی خواب ضروری است. بنابراین تالاموس به عنوان ضربان‌سازی جهت تحریک نورون­های کورتیکال و کنترل هماهنگی الکتروانسفالوگرافیک در طی خواب NREM عمل می‌کند.

به نظر می­رسد نواحی تحریک‌کننده تولید امواج دوکی در وسط تالاموس هستند. امواج دوکی و کمپلکس K از مشخصات حالت خواب به خصوص مرحله 2N است و هرگز در بیداری دیده نمی­شوند. عملکرد دوک­ها و کمپلکس K شناخته شده نیست، اما به نظر می­رسد در تنظیم خواب با امواج آهسته نقش مهمی داشته باشند.

هیپوتالاموس

هیپوتالاموس خلفی، خارجی و داخلی در امتداد سفالیک سیستم فعال­کننده رتیکولار ساقه مغز قرار دارند. برش عرضی در سطح هیپوتالاموس خلفی، بیداری را به طور کامل از بین می­برد. ضایعات هیپوتالاموس خلفی باعث لتارژی و خواب آلودگی می‌شود. پرخوابی، کوما یا تغییرات ریتم سیرکادین در انسان­ها به محل دقیق و گسترش ضایعات هیپوتالاموس بستگی دارد.

مغز قدامی و هیپوتالاموس قدامی

به نظر می­رسد قاعده مغز قدامی حاوی مراکز محرک و مهارکننده قوی خواب است. ضایعات ناحیه پیش بینایی تأثیرات متضادی بر ضایعات هیپوتالاموس خلفی دارند. بی‌خوابی و خواب‌آلودگی به ترتیب از ضایعات هیپوتالاموس قدامی و قاعده مغز قدامی ناشی می‌شوند. تحریک قاعده مغز قدامی باعث تسریع و کوتاه شدن زمان شروع خواب، هماهنگی انسفالوگرافیک و خواب غیرارادی می‌شود. تشخیص واضح اجسام سلولی مسؤول این پدیده، مشکل است؛ زیرا این منطقه کاملاً متراکم و حاوی فیبرهای عرضی متعدد است. تحریک تالاموس، هیپوتالاموس خلفی و ساقه مغز با فرکانس بالا، بیداری­های کوتاه­مدت شبانه[1] را به وجود می­آورد. در حالی‌که همین تحریک در هیپوتالاموس قدامی باعث شروع سریع‌تر خواب می‌شود.  تحریک قاعده مغز قدامی با شدت بالا و تحریک تالاموس با شدت پایین، رفتارهای بلافاصله قبل از خواب را بیش‌تر از خود خواب تحت تأثیر قرار می‌دهد.

سیستم  فعال­کننده رتیکولار ساقه مغز

به نظر می­رسد سیستم فعال­کننده رتیکولار بیش‌تر از آن‌که یک منطقه  منفرد در ساقه مغز باشد، به طور گسترده­ای در بصل­النخاع و پل مغزی پخش شده و به نواحی خلفی، داخلی و خارجی هیپوتالاموس گسترش یافته است. مطالعات کلاسیک توسط ماگون[2] و مایوزی[3] نشان دادند تحریکات الکتریکی در بخشی از ساقه مغز باعث ایجاد تغییراتی در انسفالوگرام می‌شود که به طور دقیق منطبق با آن‌هایی است که به محض بیدار شدن از خواب یا طی بیداری­های کوتاه شبانه دیده می‌شوند. مناطقی که در آن‌ها هماهنگی انسفالوگرافیک اتفاق می­افتد در بیش‌تر طول ساقه مغز در هسته مرکزی پخش می‌شوند. همچنین تحریکات الکتریکی در این مناطق باعث تغییراتی در فعالیت کورتکس و نورون­های تالاموسی و از بین رفتن پتانسیل­های تازه ایجاد شده تالاموس می‌شود، بر روی پتانسیل­های تحریکی کورتکس تأثیر مشخصی دارد و ادراک را به طور مشخص متأثر می‌سازد. شواهد موجود نشان می‌دهد که تعداد زیادی از نورون­های تشکیلات مشبک، هم گسترش سفالیک و هم گسترش کودالیک (به طرف پا) دارند. همچنین به نظر می­رسد این سیستم پیچیده، با سیستم غیرفعال­کننده ساقه مغز که در هسته رافه بصل­النخاع قرار دارد، ارتباطات بین نورونی داشته باشد.


[1]- Arousal

[2]- Magoun

[3]- Moiuzzi

برگرفته از کتاب اختلالات خواب در کودکان – فصل دوم – نوشته دکتر جلیل القدر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *