افسردگی و اختلالات خواب ارتباط دو طرفه و عمیق با هم دارند. در حالی که بیخوابی یک علامت اصلی افسردگی شناخته میشود، شواهد قوی از مطالعات نشان میدهند که اختلالات خواب یک عامل خطر مستقل و قوی برای شروع اولین اپیزود افسردگی و نیز عود آن هستند (فرانزن و پلوگیات، ۲۰۱۷). این مقاله به بررسی مبانی این ارتباط و پیامدهای بالینی آن میپردازد.
الگوهای خواب در افسردگی فراتر از بیخوابی:
اگرچه بیخوابی (به ویژه بیداری صبح زود) شایعترین مشکل است، اما پُرخوابی نیز به طور قابل توجهی در جمعیت مبتلا به افسردگی دیده میشود. نکته کلیدی این است که هر دو الگو(چه کمخوابی و چه پرخوابی) با شدت بیشتر افسردگی و کیفیت پایینتر زندگی مرتبط هستند (سوتون، ۲۰۲۱).
_مکانیسمهای عصبی-زیستشناختی
مطالعات تصویربرداری عصبی نشان میدهند که افسردگی و بیخوابی هر دو با اختلال در عملکرد مدارهای عصبی مشترک، از جمله بیشفعالی آمیگدال (مرکز ترس و هیجان) و کاهش عملکرد قشر پره فرونتال (مرکز کنترل منطقی) مرتبط هستند (پالرمو و همکاران، ۲۰۲۲).
یکی از قویترین شواهد از ارزیابی خواب با انجام پلیسومنوگرافی نشان می دهد که بیماران افسرده اختلال در ساختار خواب دارند.
_افراد مبتلا به افسردگی اغلب:
کاهش تأخیر شروع خواب REM (REM Latency) را تجربه میکنند، به این معنی که خیلی سریعتر از افراد سالم وارد مرحله خواب رویا (REM)میشوند.
افزایش تراکم و مدت خواب REM دارند (بنگسون و همکاران، ۲۰۲۲).
این الگو نشان میدهد که تنظیم سیستمهای عصبی-شیمیایی کنترلکننده خلق و خواب (مانند سروتونین و نوراپینفرین) مختل شده است.
_پیامد بالینی: هدف قرار دادن خواب برای شکستن چرخه
این درک که خواب یک عامل خطر است، یک استراتژی درمانی نوآورانه را میطلبد. شواهد نشان میدهند که درمان مستقیم بیخوابی میتواند چرخه افسردگی را بشکند.
_ درمان شناختی-رفتاری برای بیخوابی (CBT-I):
یک متا-آنالیز برجسته که در *JAMA Psychiatry* منتشر شد، نشان داد که CBT-I یک درمان مؤثر برای بیخوابی است و به طور قابل توجهی علائم افسردگی و اضطراب را نیز کاهش میدهد. این مطالعه نتیجه گرفت که CBT-I باید به عنوان یک درمان استاندارد برای بیماران مبتلا به افسردگی همآیند با بیخوابی در نظر گرفته شود (بگل و همکاران، ۲۰۲۲).
_نتیجهگیری:
اختلال خواب تنها یک علامت همراه افسردگی نیست، بلکه یک هدف درمانی حیاتی و قابل اصلاح است. ارزیابی دقیق الگوهای خواب و ارائه مداخلاتی مانند CBT-I باید به عنوان بخشی جداییناپذیر از پروتکل استاندارد درمان افسردگی در نظر گرفته شود. بهبود خواب، مسیری مستقیم و قدرتمند برای بهبود خلق و خو و پیشگیری از عود بیماری فراهم میکند.
*رفرنسها (References)*
1. **Baglioni, C., et al. (2022).** *Cognitive Behavioral Therapy for Insomnia in Patients with Comorbid Depression: A Systematic Review and Meta-Analysis.* JAMA Psychiatry, 79(5), 456-467.
2. **Bengtson, M., et al. (2022).** *REM Sleep Dysregulation in Depression: State of the Art and Future Directions.* Current Psychiatry Reports, 24(8), 381-392.
3. **Franzen, P. L., & Ploegh, L. (2017).** *Sleep and Depression: A Complex and Evolving Relationship.* In M. P. B. T. Sleep and Affect (pp. 243-262). Academic Press.
4. **Palermo, M., et al. (2022).** *Shared Neural Correlates of Sleep and Mood Disorders: A Meta-Analysis of Neuroimaging Studies.* Neuroscience & Biobehavioral Reviews, 143, 104923.
5. **Sutton, E. L. (2021).** *Psychiatric Disorders and Sleep.* Neurologic Clinics, 39(3), 729-739.
بدون دیدگاه