سندرم فاز خواب تأخیری[1] اولینبار در سال 1981 توسط دکتر ویتزمن[2] شرح داده شد. این بیماری ریتم سیرکادین نوعی بیماری مزمن در زمان خواب است. بیماران مبتلا به سندرم فاز خواب تأخیری به طور معمول با شروع تأخیری خواب در شب و مشکل در بیدارشدن از خواب صبحگاهی مشخص میشوند.
بیماران به طور غیرمعمولی دوره ی سیرکادین طولانی و کاهش پاسخ به تنظیم مجدد ساعت بیولوژیک بدن تحت تأثیر نور روزانه را دارند. برخی از محققین احتمال افزایش حساسیت این بیماران به نور شبانه را مطرح میکنند. در بسیاری از موارد، علت این عملکرد غیرطبیعی ساعت بیولوژیک بدن مشخص نیست، اما شیوع فامیلی این اختلال، نقش ژنتیک( ژنhPer 3 ) را مطرح میکند. تروما به سر نیز میتواند عامل مستعدکنندهای در برخی بیماران باشد.
شکایت اصلی این بیماران بیخوابی تا صبح است، مگر آنکه بیماریهای همراه دیگری مانند آپنه خواب داشته باشند که در این صورت خواب طبیعی خواهند داشت و بعد از درمان بیماری همراه خواب، سندرم فاز خواب تأخیری خود را نمایان میسازند. در بسیاری از بیماران زمان خواب بین 4 صبح تا ظهر است. این افراد به طور خود به خودی از خواب بیدار میشوند و در طول روز، خواب آلودگی بیش از حد ندارند. بیماری به طور معمول در اوایل کودکی یا نوجوانی خود را نشان میدهد و شیوع آن در بزرگسالان حداکثر 5/1 درصد یا 3 در 200 نفر است. مردان و زنان به یک نسبت به این بیماری مبتلا میشوند. در مطالعهای بر روی نوجوانان، شیوع سندرم فاز خواب تأخیری 7 درصد و در پسران بیشتر گزارش شد. 7 تا 10 درصد بیماران شکایت خود را به صورت اینسومنیای مزمن بیان میکنند. لذا خیلی از مواقع، این بیماری با اینسومنیای اولیه یا اختلالات روانی اشتباه گرفته میشود و درمان آن به تأخیر میافتد. طبق طبقهبندی بینالمللی بیماریهای خواب (ICSD) شاخصهای تشخیصی سندرم فاز خواب تأخیری به شرح زیر هستند:
- به طور معمول طولانیترین دوره خواب شبانهروزی به صورت غیرقابل کنترلی، تأخیری است. به همین ترتیب، این بیماران قادر به بیدار شدن متناسب با زمان شروع فعالیتهای روزانه خود نیستند.
- مدت زمان کل خواب و کیفیت آن متناسب با سن اما زمان شروع آن متفاوت است.
- بیماران به طور معمول شکایتی از مشکل در حفظ خواب بعد از شروع آن ندارند.
- بیماران تقریباً به طور مطلق قادر به شروع فاز خواب زودرس در ساعات ابتدایی شب نیستند.
- بررسی sleep log یا اکتیگرافی برای حداقل 2 هفته، نشان میدهد که عادات خواب این بیماران، شروع خواب طولانی و از ساعت 2 صبح به بعد را نشان میدهد.
- اگر روزی این بیماران به صورت اتفاقی مجبور به بیداری زودهنگام صبحگاهی شوند، به طور معمول در شب بعد، خوابی طولانی برای حداقل 12 تا 18 ساعت به منظور جبران خواهند داشت.
- علایم این بیماری با هیچ یک از بیماریهای دیگر خواب که سبب مشکل در شروع خواب یا خواب آلودگی شدید روزانه میشوند، قابل انطباق نیست.
- انجام پلیسومنوگرافی 24 ساعته یا پایش مداوم دمای بدن، شروع زمان تأخیری به خواب رفتن را نشان میدهد. بدیهی است گرفتن شرح حال، استفاده از اکتیگرافی و الگوریتم ساعات خواب و بیداری برای حداقل 2 تا 3 هفته ارزشمند است. انجام پلیسومنوگرافی به منظور رد بیماریهای دیگر مهم است و بیماریهای روانی، روانی- فیزیولوژیک، افسردگی، اسکیزوفرنی، بیشفعالی و تأخیر تکاملی باید در تشخیص افتراقی مدنظر قرار گیرند.
این بیماری ممکن است به صورت خفیف، متوسط و شدید باشد. این طبقهبندی براساس تأخیر در بیدار شدن صبحگاهی به ترتیب به میزان 2، 3 و 4 ساعت تعریف شده است. برحسب شدت بیماری، اختلال عملکرد شغلی، اجتماعی و تحصیلی ممکن است دیده شود.
[1]- Delay sleep phase syndrome
[2]- Eliot D. Weitzman
برگرفته از کتاب اختلالات خواب در کودکان – فصل چهارم – نوشته دکتر جلیل القدر